Saturday, February 2, 2008

!مبارکه آقا مبارکه



میگویند جناب یزدی رییس قوه قضاییه سابق داشت حرف میزد درباره دوچرخه سواری بانوان. گفت خانم اگر سوار دوچرخه بشه تحریک میکنه! تحریک نمیکنه؟ تحریک میکنه!

حالا داستان این آقا پسر "برست کیسر" شریفی افتاده سر زبونها و احتمالا ما که مجبور بودیم ملیتمون رو از آدمها مخفی کنیم حالا دیگه مجبوریم اسم دانشگاهمون رو هم مخفی کنیم! کاری که کرده این بچه سرتق کلا زیاد مهم نیست. مهم اینه که برگشته گفته طرف تقصیر خودش بوده! چرا میگم زیاد مهم نیست؟ چون اصلا بدبخت کار خیلی خاصی نکرده در قیاس با اون چیزی که توی کانادا هر روز داره اتفاق میفته. من تجربه شخصی خودم رو میگم. یه روز کوفتی که رفته بودم خرید از آسمون یهو جلوی ما یه دختر سفید ظاهر شد! روی صورتش پر از زخم. گریه میکرد. اینقدر ضعف کرده بود که روی پاهاش به زور وایساده بود. میلرزید. فکر کنم حالا مشخصه چه حالی بود. گفت پول میخوام پنج دلار که برم بدم به این آدما که منو ول کنن بذارن برم. من از ترس به قدری حول شدم که اصلا فکرم تعطیل شد. ته جیبم رو گشتم هرچی سکه بود خالی کردم دادم بهش رفت. رفت ده متر اونطرف تر همه سکه ها رو کوبید رو زمین جلوی پای اون آدمایی که میگفت... نفهمیدم اصل قضیه چی بود... جدای از این ماجرا ما که هر چند وقت یه بار عادت کردیم از دانشگاه ایمیل بگیریم که در حوالی ایستگاه قطار یک آقایی هست که پشت بته ها قایم میشه، راه میفته دنبال خانوما بعد شلوارش رو در میاره! جالب اینه که این آقا رو هنوز هم نگرفتن! حالا فکر کنم مشخصه که چرا کاری که این بخت برگشته کرده خیلی هم وخیم به حساب نمیاد در کانادا... کانادا یعنی جایی که اگر یک تلنگر به زن بزنی، فقط یک تلنگر ساده، (شوخی یا بزرگنمایی نیست) به همین روزی میفتی که این بچه سرتق افتاد.

من به عنوان یک ناظر وقتی وبلاگها و کامنت ها رو میخونم حول این مسئله به چند دسته آدم مختلف بر میخورم. یک عده آدم هستند آنتی مهاجر کانادایی که دارند از این قضیه سوء استفاده میکنند بر علیه مهاجرها. مثل این آقا. حالا چرا میگم این آقا آنتی مهاجره؟ چون خیلی زیرکانه آخر متنش سوال پرسیده که کی قراره دیپورت بشه این دانشجو؟ این سوال اصلا ربطی به ایشون نداره. حالا درست که این پسر با این غلطی که کرد دیگه شانسی برای موندن تو کانادا واسه خودش نگذاشت ولی این نوع صحبت کردن از دهن کسایی میاد بیرون که بدون داشتن اطلاع کافی از اینکه دولت کانادا اصلا چرا مهاجر راه میده وقتی مهاجر میبینن خیال میکنن که طرف از یک کشور خراب پاشده اومده کانادا و اصولا این برداشت رو دارند که آدمهایی مثل من اصلا توانایی یادگیری دروس دانشگاهی رو هم ندارن! اصولا خیال میکنن که دولت کانادا داره حال میده به ما! بدون اینکه فکر کنند به این که دولت کانادا اصلا چه لزومی داره به ما حال بده؟ با این آدمها باید چکار کرد؟ باید وقتی TA شدی چنان از باب علم و دانش و نمره دادن تمرین بذاری درشون که اونوقت بفهمند کی توانایی داره چی رو بفهمه و کی توانایی نداره!

من اصولا کسی ندیدم که از عمل این آقا حمایت کنه چون عملش غیر قابل حمایته. یک عده برادران وطنی هستند که دارند جوک و اینها میسازند و شوخی میگیرند قضیه رو که خدا عقلشون بده... بعضی ها هم به سوء استفاده دیگران از این مساله اعتراض میکنند که باهاشون خیلی موافقم. به نظرم الان اصلا وقت خوبی واسه انتقام گرفتن نیست...

"اگر یک وقت کسی دنبال دختر مردم راه بیفته و بهش آسیبی بزنه دختر رو متهم میکنن که خودش کرم داشته!" میدونی من این جمله رو در طول عمرم چند بار از مادرم شنیدم؟ خیلی. خیلی زیاد. اون چیزی که داغ دل خیلی ها بخصوص زنهای ایرانی رو تازه میکنه اینه که توجیه این آقا برای عملش چیزیه که سالها مثل پتک خورده توی سر زن ایرانی. چیزیه که برای زن ایرانی عقده شده و انصافا حق هم داره. حالا که یک نفر سر این داستان سرش به باد رفته دل هرچی زن ایرانی هست خنک شده. خب شاید من هم اگه زن بودم دلم خنک میشد. اما خب زنها با عرض معذرت اصولا ید طولایی در گذشتن از حق انصاف و عدالت دارند. درسته که ایران کشوریه که توش اگه زن باشی بدبختی اما یه کشوری مثل کانادا کشوریه که توش اگه مرد باشی بدبختی. چه برسه به اینکه مرد خارجی باشی. اینی هم که میگم از روی تجربه شخصی خودم و آدمهایی که دیدم میگم. خیلی دیدیم و شناختیم و شنیدیم مردایی که به خاطر قانون زن سالار کانادا بیچاره شدن. کم ندیدیم زنای ایرانی که با کسی ازدواج کردن و رفتن کانادا و تا پاشون محکم شد نصف اموال مرد رو گرفتن و خداحافظ حاجی... به نظر من زنها حق دارند که از فرهنگ ایرانی دل پر داشته باشن اما این فرهنگ مال مردا نیست. زن خونه نشین حاج آقا که فقط چشماش به زور از زیر چادر بیرونه و بی اجازه حاج آقا آب هم نمیخوره به همون اندازه در شکل گیری این فرهنگ مقصره که مردای ایرانی مقصرن... همه این حرفا به کنار، این متن رو که بخونی شرمنده میشی از اوج بزرگواری یک زن. من که خداوکیلی شرمنده شدم...

نهایتا دود این قضیه رفت تو چشم ما آقا. رفت تو بدجور. از فردا توی آسانسور مجبوریم بچپیم یه گوشه و سقف رو نگاه کنیم که یک وقت خدای ناکرده کسی خیال نکنه قصد بر برست کیسینگ داریم... تروریست که بودیم. فاکینگ عرب مسلمان که بودیم... گی هم که بودیم. برست کیسر هم شدیم. مبارکه آقا مبارکه...

12 comments:

Vahid Jazayeri said...

مشکل ایرانیها اینه که هیچ وقت تو کشورشون حرف درست و منطق جواب نمیده و راست و غلط مشخص نیست، اونچه یاد گرفتن هر غلطی مرتکب شدن و شاخ بازی و اونچه یاد نگرفتن پی به اشتباه بردن و عذر خواهی. حالا این داداشمون این غلط رو کرد، خفه خون نمیگیره عذرخواهی کنه، هنوز شاخ بازی در میاره.
اون یکی تو یوسی ای ال میگن کارت کتابخونه نداری برو بیرون، فکر میکنه با شاخ بازی میتونه کارشو پیش ببره (هر چند طرف ظاهرا بزرگ شده ی امریکا بوده)
مشکل نه از ما، از اون مملکتیه که این فرهنگ همیشه طلبکاری رو خواسته یا ناخواسته بنیانگذاری کرده و نباید در این زمینه با اون آقای آنتی مهاجر جدال کرد وقتی خودمون میدونیم مشکل این دکتر از فرهنگ تربیتی غلط ایرانی نشات میگیره

Anonymous said...

فقط همون که "... وقتی تی-اِی شدی ..." و دیگر هیچ
:))

Anonymous said...

ببینم ...
یارو هم همین-جوری که عکس نشون میده، کیس کرده!!!!

Anonymous said...

گفتم اینو هم اضافه کنم، ضرر نداره:

بارها و بارها صحنه-های "تجاوز کلامی" رو از جانب بعضی از بر-و-بچه-های 80 نسبت به اناث محترم و هِرّ-و-کِرّای قبل وبعدش، دیده بودم و حالم به هم خورده.
گفتم قبل از اینکه قضیه رو ملی کنیم، شاید بد نباشه به این فک کنیم که اگه به جای این حرفای خوشگل، چهار بار نسبت به این جور کارا در اون دوران ابراز انزجار میشد، بدم نمیشد!
اینو تو جواب کامنت وحید گفتم

میم. ح. میم. دال said...

به وحید: جدال با این آنتی مهاجر خاص منظورم نبود در کل گفتم آدمایی مثل این چون مشکل این بابا به وضوح ملیت پسره هست نه کاری که کرده

میم. ح. میم. دال said...

به د آدر لابف: اینی که میگی درسته کاملا. توجیهش رو هم که حتما یادت میاد. میگن آقا طرف خودش خوشش میاد بهش تیکه بندازی

Anonymous said...

الان این آقا یک دانشجو توی یک دانشگاه "کانادایی"اه. می‌خوام بدونم که الان بچه‌های این دانشگاه هم باید سرشون رو پایین بگیرن یا فقط چون شریفی "بوده" این شریفی‌ها هستند که آبروشون رفته!!! همون‌طور که خودتم گفتی، این اتفاق‌هایی که اون‌جا "هم" می‌افته فقط برای ماها یه فاجعه می‌شه، برای بقیه یه اتفاق معمولیه. یه چیزی تو مایه‌های: به ما که رسید شایعه شد
این حرفا هم هیچ ربطی به بد بودن کاری که کرده نداره

میم. ح. میم. دال said...

به خرس: یه جورایی خوب نگاه کنی داخل ایران هم یه همچین وضعیتی هست. خدا نکنه از یه اصلاح طلب به قول آقایان خطایی سر بزنه چنان میزنند توی سر خودش و اصلاح طلبها که میشه یه ضربه سنگین. کلا هر چی میکشیم از دست این طرز تفکر "نفرت" محور میکشیم چه داخل کشور و چه خارج کشور. داخل کشور که این نفرت را رنگ قناری هم میکنند جای عشق تحویلت میدهند

Anonymous said...

اما آقا این متنی هم که لینکشو دادی بعضی جاهاش جالبه، مخصوصا این

Example two: being the death sentence to an Iranian girl who was defending herself from a rapist.

Example three: is an Iranian girl sentenced to 100 lashes for not defending herself from rapists strongly enough.

ولی در کل چرا ناراحتی ؟؟ هنوز عادت نکردی به اینکه هر کسی هر غلطی میکنه، چوبشو باید ما بخوریم ؟؟

Anonymous said...

به اینکه چرا هم گیر نده، تو ایران اصلا چرا نداریم.

میم. ح. میم. دال said...

به دیوانه: من کلا ناراحتم دنبال چراش هم نیستم

Anonymous said...

دلم به حال خودمون سوخت

مخصوصا با خوندن اين چند جمله ي آخرت

حقيقت خيلي تلخيه محمد جان

كه البته من به اندازه ي شما نميتونم دركش كنم