خدا پدر جاوا....
و فرم های تکس که باید پر بشوند...
و چکی که باید بخوابانی به حساب...
و کارت اعتباری که باید زنگ بزنی فعال کنی...
و غذایی که شب باید بپزی...
و اسباب کشی که هفته دیگر است...
و خانه ای که باید سر تا پایش را تمیز کنی...
خدا پدر همه اینها را بیامرزد...
6 comments:
و خدای من پدر پرل
و فرمهای ریپورت سرشماری ادمونتون
و چک برگشت خورده ای که دوباره باید از طرف بگیرم
و غذایی که باید بپزم
و اسباب کشی ای که همین الان دارم میکنم
و خانه ای که باید تمیز کنم همین الان و کف اتاق خالیش چهارزانو پشت لپ تاپ نشستم
خدا پدر همه رو بیامرزه
راستی تو اسباب کشی چی داری؟ پا شو برو شهر جدیدت دیگه
va degar hich....
به وحید: مسخره بازی ایناس دیگه واسه تابستون باید بریم یه ساختمون دیگه
به نریمان: دقیقا!!! ایول خوب اومدی
به وحید: و پدر اون دو دلاری که زنده کردم!؛
khodaye man pedare oon reporti ke hanooz tamoom nakardamo biamorze, va
oon ketri ke ru gaze dare too sare khodesh mizaneo
oon internete daghoonam..
ای وای... پس اتوبوس هنوز تموم نشده؟
Post a Comment